این ما هستیم که رفتارمون رو انتخاب می کنیم.

معمولاً در مورد رفتار زیاد فکر نمی کنیم. ولی اگر فکر کنیم متوجه می شویم تمام کارهایی که هر انسان از زمان تولد تا مرگ انجام می دهد، نوعی رفتار است. اما معمولاً متوجه نمی شویم که تمام این رفتارها و در واقع تمام رفتارهایی که کوچک ترین اثری در زندگی ما داشته اند، انتخاب شده هستند. برای مثال، وقتی افرادی تحت مدیریت ما قرار دارند، به عنوان مدیر، تمام آنچه از ما سر می زند را انتخاب می کنیم و آنان نیز آنچه را از آن ها سر میزند ، انتخاب می کنند. بنابراین، توانایی مابرای موفق شدن در زمینه مدیریت، همانند دیگر کارهایی که انجامش می دهیم، به این بستگی دارد که تا چه اندازه یاد بگیریم رفتارهای موثر را انتخاب کنیم.

تئوری انتخاب به عنوان تئوری تبیین کننده رفتار آدمی یک دیدگاه بسیار جدید است. یک اصل اساسی تئوری انتخاب این مطلب را تایید می کند:

شما نمی توانید هیچ کس را وادار کنید کاری را که نمی خواهد انجام دهد، تنها کاری که می توانید انجام دهید این است که راه بهتری به او بیاموزید و او را تشویق کنید آن را انجام دهد. اگر در فرآیند آموزش و تشویق او موفق عمل کنید، احتمال اینکه انجام آن کار را ادامه دهد بسیار زیاد است.

وقتی انتخاب می کنیم به تلفنی پاسخ بدهیم/ ندهیم یا هر کار دیگری را انجام بدهیم به این دلیل است که در آن لحظه این رفتار انتخاب شده، یکی یا بیش از یکی از پنج نیاز اساسی ما را برآورده می کند؛ نیازهایی که در ساختار ژنتیک مغر ما وجود دارند.

بنابراین، اگر انتخاب می کنیم که تلفنی را پاسخ ندهیم یا انتخاب می کنیم یک کار کیفی را، که مدیر از ما می خواهد، انجام ندهیم به این دلیل است که در اینجا پاسخ ندادن به تلفن یا انجام دادن یک کار بدون کیفیت به یکی یا بیش از یکی از پنج نیاز اساسی ما پاسخ می دهد. ما گاه کاری را که از ما انتظار می رود، انجام نمی دهیم. اگر کاری یکی یا بیش از یکی از نیازهای اساسی ما را برآورده نکند، انجام آن را انتخاب نخواهیم کرد.

در اینجا پنج نیاز اساسی انسان را بیان می کنیم:

  • بقا
  • عشق و احساس تعلق
  • قدرت یا پیشرفت و شکوفایی
  • آزادی
  • لذت و تفریح

اگر ما از نظر ژنتیک اشکالی داشته باشیم، نیازهای افراد سالم را نخواهیم داشت، در غیر این صورت همگی در چگونگی برآورده سازی این پنج نیاز اساسی شباهت های بسیاری با یکدیگر داریم. چنین اشکال ژنتیکی در داستین هافمن در فیلم مرد بارانی داشت به تصویر کشیده شده بود. این شخصیت هیچ نیازی مانند نیاز به عشق و احساس تعلق نداشت.

 

برگرفته از: کتاب مدیریت بدون زور و اجبار، نوشته دکتر ویلیام گلسر

ترجمه: دکتر علی صاحبی

0 پاسخ به "این ما هستیم که رفتارمون رو انتخاب می کنیم."

ارسال یک پیام

تمامی حقوق این وب سایت برای آقای نادر قنبری محفوظ می باشد.